سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
شور و ازدواج و خواستگاری جوانان
 
 
دانش را بجویید هرچند در ژرفای دریا فرو روید و خونتان بریزد . [امام صادق علیه السلام] 
»» مراحل آشنایی پیش از ازدواج 2

مرحله سوم: احراز آمادگى شخصى
 
لازم است جوان به رغم برخوردارى از سن بلوغ، آمادگى و صلاحیّت خویش را از جهات مختلف براى قدم نهادن به وادى ازدواج به اثبات رساند و توانمندى‏اش را در قبال پذیرش مسؤولیت خانواده احراز کند؛ که برجسته‏ترین جهات آمادگى عبارتند از:
- بلوغ فکرى و رشد عقلى؛
- سلامت روانى؛
- داشتن حدّاقل بیست سال سن؛
- نداشتن اعتیاد؛
- سلامت جسمانى مرتبط با تولید مثل؛
- توانایى اداره خانواده جدید (مدیریت خانوادگى)؛
- خدمت نظام وظیفه یا معافیت دائم (ویژه پسران)؛
- اشتغال (ویژه پسران).

مرحله چهارم: جست‏وجو و شناسایى ابتدایى
 
به اقتضاى طبع انسانى، پسر خانواده پس از احراز صلاحیّت، تصمیم به ازدواج گرفته و تقاضاى خود را مبنى بر همسر گزینى، در درجه اوّل به اطلاع اولیا رسانده و سپس با بستگان و - در صورت فقدان آن‏ها - با دوستان صمیمى‏خود در میان مى‏گذارد و از آنان در شناسایى همسر مطلوب خود استمداد مى‏جوید.
این روش، عاقلانه‏ترین و کارآمدترین شیوه ممکن است که هر جوان دوراندیش آن را بر مى‏گزیند و در کمال وقار و عزّت نفس و نیز با حفظ متانت و حیثیّت، مسیر خردمندانه را مى‏پیماید. او با صرف نظر از تعهّدات دینى، بلکه برحسب شرافت و غیرت و مردانگى، هیچ‏گاه حاضر نمى‏شود شخصاً در کوچه و بازار به امید واهىِ همسریابى، پرسه بزند و همچون صیادى در بوستان‏ها و معابر و محل تلفن عمومى به کمین دختران نشسته و در صورت امکان، با آنان به گفت‏وگو نشیند؛ زیرا:
جوانى که صلاحیت‏هاى لازم براى تشکیل خانواده را داراست، احساس بى‏نیازى کرده، هرگز تن به خفّت نفس نمى‏دهد تا ذلیلانه همچون گدایان در حضور دیگران زانو به زمین زند و همچنان‏که آن گدا «پول خُرد» طلب مى‏کند، او «زن» طلب کند؛ به‏ویژه اگر مورد تعرض و تمسخر و بى مهرى نیز قرار گیرد، که در این صورت، خود به مقام والاى انسانى خویش اهانت کرده است و از پیامبر اکرم(ص) در این خصوص روایت شده که فرمود: «لا یَنبَغی لمؤمن أن یُذِلَّ نَفْسَه؛ براى هیچ مؤمنى سزاوار نیست که خودش را نزد دیگران ذلیل کند». (16) و «اُطْلُبُوا الحوائجَ بِعِزَّةِ الْاَنفس؛ نیازهاى خودتان را با عزّت نفس بطلبید». (17)
جوان وارسته با در پیش رو داشتن «راه» خردمندانه، به «بیراهه» نمى‏رود. پس مى‏توان پى برد که بیراهه رفتن، از آنِ کسانى است که در گفتار خود مبنى بر تشکیل خانواده صداقت ندارند. آقاى رضا اصفهانى در توصیه اخلاقى خود مى‏نویسد:
اگر مى‏خواهید در کارهاى خود با ناکامى روبه‏رو نگردید، باید قبل از هر چیز راه ورود به آن کارها را بیاموزید و اگر آموختن آن، مدتى هم وقت شما را بگیرد باز وقتى حساب کنید مى‏بینید ضرر نکرده‏اید؛ چون وقتى انسان راه ورود به چیزى را یاد گرفت ممکن است موفقیتى‏را که شاید ده سال دیگر هم به دست نمى‏آورد در عرض یک ساعت به دست آورد ... که امام على(ع) مى‏فرماید: «التدبیر قَبْلَ العَمَل یُؤَمِّنُ العِثارَ؛ عاقبت اندیشى درست پیش از عمل، از لغزش‏ها جلوگیرى مى‏کند». (18)
جوان پاکدامن هرگز حاضر نیست عفّت عمومى و امنیت عمومى را براى نفع شخصى خود، مختل کند.
جوان خردمند مى‏داند که دختران عفیف به گفت‏وگوهاى خارج از محیط خانواده و دور از هدایت و اشراف اولیا، رضایت نمى‏دهند. پس ایجاد مزاحمت در مسیر زندگى آن‏ها عملى غیر انسانى است و بازى با احساسات دیگران نیز گناهى نابخشودنى است.
جوان دور اندیش به خوبى مى‏داند دخترى که به آسانى با مرد بیگانه به گفت‏وگوى خصوصى مى‏نشیند، شایسته همسرى نیست و همچنان‏که امروز از اعتماد اولیاى خود سوء استفاده مى‏کند، فردا نیز ممکن است به همسرخود خیانت کند و با دیگرى ارتباط مخفى برقرار سازد.
جوان نیکوکار به خوبى مى‏فهمد که اگر روزى با دخترى به خلوت بنشیند و یا تلفنى به صحبت بپردازد، قطعاً دیگر پسران هم به صورت تقلیدى از او الگو مى‏گیرند و با رواج یافتن چنین روابطى، جامعه دچار آن‏چنان فجایع انسانى نظیر قتل، خودکشى، آدم ربایى، ناامنى و فحشا مى‏شود که -به‏استناد آمار و ارقام و گزارش‏هاى خبرى - نظام ابرقدرت نیز از کنترل آن عاجز است.

به تعبیر یکى از مشاوران خانوادگى:
 
دختر فهیم مى‏داند که ازدواج تلفنى و خیابانى، در همان خیابان و تلفن به پایان مى‏رسد.
دختر و پسر خردمند به خوبى درک مى‏کنند که دو جنس مخالف، همانند دو جریان فاز و نول برق هستند که باید از مسیر سالم و در پوشش عایق بگذرند تا در جایگاه واقعى خود (نور افکن) به هم برسند و روشنایى بدهند. حال اگر در خارج از جایگاه اصلى به هم برسند، موجب اتصالى و فاجعه آتش سوزى خواهند شد. (19)
پیرامون این مرحله، رعایت چند نکته، خالى از لطف نیست:
الف) از آن‏جا که یکى از عوامل اختلاف خانوادگى و تنش‏هاى زناشویى، ناهمگونى طرفین در زمینه «فرهنگ» است، توصیه مى‏شود که جوان براى حفظ سنخیّت و کُفویّت، در محدوده‏اى به تفحّص و شناسایى بپردازد که از لحاظ فرهنگ، آداب و رسوم خانوادگى و شرایط اقلیمى با محدوده زندگى او و خانواده‏اش همخوان و هم افق باشد؛ مثلاً پسندیده نیست که جوان آذرى در سیستان و بلوچستان به تفحّص بپردازد.
ب) بیش‏تر معیارها برحسب ذوق، احساسات و جنبه‏هاى روانى و فکرى هر شخص تعیین مى‏شود و قابل دیکته کردن یا تحمیل و تقلید نیست؛ و آنچه در روایات دینى درباره ویژگى‏هاى همسر شایسته بیان شده، توصیه‏هایى است که جنبه مشورتى دارد و کاملاً راهگشاست.
«مدل رفتار»، عنوان قطعه ادبى - تربیتى دیگرى است از حجةالاسلام و المسلمین آقاى جواد محدّثى که پایان بخش این مرحله خواهد بود. (20)
نقاشى را از روى «مدل» مى‏کشند؛
و خط را از روى «سرمشق» تمرین مى‏کنند؛
خیّاطها، براى بریدن پارچه و دوختن لباس، به «الگو» نگاه مى‏کنند؛
و معمارها براى ساختن ساختمان، «نقشه» را مرتّب باز مى‏کنند و طبق آن کارمى‏کنند؛
بنّاها هم، پیوسته «تراز» و «شاقول» را به کار مى‏گیرند تا دیوارى که بالامى‏آورند، کج و ناصاف نباشد.
این‏همه دقّت براى چیست؟
هم جلوى اشتباه و اسراف و حیف و میل شدن مصالح و ابزار و پارچه و امکانات را مى‏گیرد، هم ضریب «صحّت عمل» و «دقّت کار» را بالا مى‏برد و .... چه‏کارى عاقلانه‏تر از این؟
نه ما کم‏بهاتر از «پارچه» و «آجر» و «صفحه» ایم،
نه شکل دادن به روح و روان و منش و اخلاق ما، کم اهمّیّت‏تر از خیّاطى، بنّایى، خطّاطى و نقّاشى است.
پس، بجاست که ما هم در «چگونه بودن» خودمان، طبق الگو و مدل کار کنیم.
رفتار و روحیّات ما نیز باید با ملاک و معیارى، سنجیده و تراز شود، تا «خشتِ اوّلِ» تربیتِ روحى ما، کج گذاشته نشود، و گرنه، تا ثریّا دیوار وجودى ما کج بالا مى‏رود.
و احتمال سقوط دیوار کج بسیار است.
از قدیم هم گفته‏اند که: «بارِ کج به منزل نمى‏رسد»؛
مراقبتى دائمى و مواظبتى پیوسته لازم است.
چرا بنّاها، هر ردیف که کار مى‏کنند، تراز مى‏گذارند، تا از میزان بودن کار خویش، اطمینان پیدا کنند؟ زیرا اگر کنترل نکنند و چند ردیف، اشتباهى ساخته شود، هم خراب کردنش سخت‏تر است، هم خسارتش بیش‏تر، هم معطّلى‏اش افزون‏تر!
از کجا که فکر و عملمان، روى «اصول» و «موازین» است؟
از کجا که رفتارمان، از دید عقل و شرع، «استاندارد» است؟
چگونه بودن خودمان را با کدام سرمشق، تطبیق مى‏دهیم؟
خصلت‏ها و خصوصیّات اخلاقى ما را، کدام دستگاه، کدام مدل، کدام الگو و کدام میزان، چک مى‏کند و سلامت و صحّت آن را تضمین مى‏نماید؟
حضرت عبدالعظیم حسنى(ع)، که بارگاهش در شهر رى است، عقاید و افکار خویش را بر امام عسکرى(ع) عرضه کرد، تا مطمئن شود «باور»ها و «معتقدات» او، درست است. امام هم صحّت عقایدش را تأیید کرد.
این‏که انسان خودش را به یک «معیار» و «الگو» عرضه کند، هم در زمینه‏هاى فکرى است، هم روحى و اخلاقى، هم دیدگاه‏ها و مواضع سیاسى، هم عملکردها و رفتارهاى اجتماعى. هیچ کس هم از این کار، بى‏نیاز نیست.
مگر آنان که خودشان به مرحله‏اى رسیده‏اند که «میزان» شده‏اند.
به على(ع) چنین سلام مى‏دهیم که: «السلام علیک یا میزان الأعمال».
وقتى آن حضرت، مدل و ملاک باشد، دیگران را با او مى‏سنجند، تا میزان و مرتبه مسلمانى، اخلاق، اخلاص، حق گرایى، عدالت‏خواهى، آخرت جویى، خداطلبى، بندگى و وارستگى آنان روشن شود.
چه کسى جرأت آن را دارد که بگوید: من هر چه مى‏گویم، هر چه مى‏کنم، هرگونه که هستم، همان است که «باید باشد»!...
مگر آن‏که «معصوم» باشد.
و امثال ماها، معصوم نیستیم، پس محتاج آنیم که همه روزه و همیشه، خودمان را با «اسوه‏هاى کمال» و «الگوهاى انسانیّت» و حقیقت‏هاى مجسّم بسنجیم و مقایسه کنیم و مطمئن شویم که راهى را که مى‏پوییم، همان است که باید باشد، و رو به سوى مقصد است، نه پشت به هدف!
و گرنه، اگر روزى بفهمیم که تا این‏جا که آمده‏ایم، راه را عوضى و جادّه را اشتباه طى کرده‏ایم، با کدام نیرو مى‏توانیم برگردیم و گذشته را جبران کنیم؟
جلوى «ضرر» را از هر جا که بگیرند، «نفع» است ....
مرحله پنجم: هماهنگى با اولیا (نظارت و هدایت خانواده)
«اسلام» در بُعد اجتماعى، دینِ همبستگىِ خانوادگى و اُلفت عشیره‏اى است که با توصیه‏هاى مؤکّد بر بزرگداشت مقام پدر و مادر، احترام به بزرگ‏ترها و دید و بازدید خویشاوندان، پیروان خود را از پراکندگى، فردگرایى و انزوا بر حذر مى‏دارد. همان‏طور که بخش وسیعى از احکام و مقررات اسلامى با رویکرد تثبیت و استحکام «خانواده» وضع شده‏است؛ زیرا:
- خانواده، واحد بنیادى جامعه است؛ (21)
- خانواده، آمادگاه چگونه زیستن در جامعه بزرگ‏تر است؛
- خانواده، محل نشو و نموّ جسمانى و رشد و تعالى روحانى است؛
- خانواده، آرام بخش دائمى و عامل اساسى تسکین روح و روان و زُداینده کدورت‏ها و جبران کننده ضعف‏هاى عاطفى جامعه است.
- خانواده، بزرگ‏ترین حامى مالى و پشتوانه قوى و مستمر اقتصادى افراد جامعه است.
- خانواده، به انسان شخصیّت، عزّت، شرافت، اعتبار و حیثیّت اجتماعى مى‏بخشد.
- در خانواده است که نقاط قوّت و ضعف هر شخص به‏طور محرمانه و محترمانه شناسایى و ارزیابى شده و به دور از افشاگرى و هتک حرمت، نقایص آن ترمیم مى‏شود.
- در خانواده است که انسان هویت خویش را باز مى‏یابد و آینده خود را برهمان اساس پى‏ریزى مى‏کند.
- خانواده، ملجأ افراد جامعه بوده و تنها دژ مستحکمى است که اعضاى خود را از هرگونه خطر و آسیب مصون مى‏دارد.
- خانواده، یگانه کانون تجمّع است که اعضاى آن، بى‏چشمداشت مادّى، با یکدیگر در ارتباط بوده و در غم و شادى هم، بى‏تظاهر، شریکند.
- رابطه بین اعضاى خانواده، عمیق، فطرى، مستحکم و پایدار است و با عواطفى سرشار بنا نهاده شده‏است.... (22)
- خانواده، محل شکل‏گیرى ارزش‏ها، وجه نظرها و باورهاى مختلف عقیدتى، سیاسى و غیره است. (23)
- خانواده، نیاز به هم زیستى انسان‏ها را تأمین مى‏کند.
- خانواده، کانون نوع دوستى، تکریم شخصیّت و بروز استعدادهاى معنوى است.
و بالأخره، خانواده مرکز ثقل تحرّکات افراد جامعه و تنها قرارگاه مرکزى انسان‏ها در گردونه زندگى است که فرار از آن و بریدن از خانواده، سقوط و تباهى همیشگى را در پى دارد.
پس با اذعان به این نکته مهم که شناخت طرفین پیش از مرحله خواستگارى، ضرورت انکار ناپذیر است، جا دارد که دختر و پسر جوان، درخواست آشنایى از طرف مقابل را به سمت خانواده سوق دهند و خط آشنایى با دیگرى را از ابتدا بر روى محور مستقیم خانواده رسم کنند و از ایجاد زاویه‏اى هر چند کوچک، همانند گفت‏وگوى پنهانى تلفنى و غیره اجتناب ورزند و با صبر، متانت، بردبارى و وقار که مطلوب همه جوانان است اجازه دهند تا اوّلین گفت‏وگوها و ملاقات‏ها و مراحل ابتدایى آشنایى، به‏صورت محرمانه و خصوصى امّا با هدایت و نظارت و هماهنگى اولیا و درپرتو نور خانواده طرفین شکل‏گیرد. با این توجه که با همفکرى اولیا و مشورت اهل نظر، خود تصمیم بگیرند و خود، همسر آینده را گزینش کنند.
براین شیوه که روش میانه‏اى است بین دو روش افراط و تفریط (ازدواج تحمیلى و ازدواج ولنگارى)، فواید قابل توجّهى مترتب مى‏شود؛ از جمله:
دختر و پسر مى‏توانند به دور از هر نوع ترس، اضطراب، احساس گناه و جرم اجتماعى، سرنوشت سرشار از اطمینان و عشق را براى آینده خود رقم‏بزنند.
حیثیّت اجتماعى و خانوادگى هر دو طرف، براى همیشه محفوظ مى‏ماند؛ و همراهى خانواده موجب آرامش خاطر آن دو و افزایش اعتبار آن‏ها خواهد شد.
دختر و پسر مى‏توانند در سایه این هماهنگى، از مساعدت‏هاى فکرى و مالى بزرگ‏ترها و تجربه خانواده و نظرهاى خیرخواهانه و مصلحت آمیز آنان بهره‏مند شده و به راحتى به خواسته‏هاى منطبق بر معیارهاى از پیش تعیین شده خود، دست یابند.
با فراغت و مدت زمان بیش‏ترى، دوره آشنایى را مى‏گذرانند.
دختر و پسر با هدایت کردن جریان آشنایى همدیگر به سوى خانواده‏هاى خود، مراتب سپاس خویش را از زحمات بى‏دریغ اولیاى خود اعلام داشته و به صورت عملى به شخصیّت والاى آن‏ها ارج مى‏نهند و حضور آنان را در صحنه، مغتنم مى‏شمارند.
دختر و پسر با حرکت در این جاده وسط، از خطر تصمیم‏گیرى احساساتى و هیجانى مصون مى‏مانند.
هر یک از دختر و پسر با حفظ احترام متقابل و رعایت جنبه‏هاى حقوقى و شخصیّتى، مراحل آشنایى را مى‏گذرانند.
با شیوع این روش، فضاى جامعه از آلودگى‏هاى اخلاق جنسى پاک شده و امنیت نوامیس جامعه تهدید نمى‏شود.
طرفین مى‏توانند با اِعمال این شیوه، میزان اهتمام و صداقت و جدّیت یکدیگر را نسبت به پیشنهاد ازدواج بیازمایند؛ زیرا چه بسا «ازدواج» هر چند که موضوع حق و مطلوبى است امّا به ناحق، به صورت طعمه‏اى براى صیادان در مى‏آید، و با استفاده از ساده دلى، تطمیع پذیرى و زودباورى طرف مقابل و با خروج زیرکانه و تدریجى از روند «آشنایى تا ازدواج»، به هوسرانى و ارضاى تمایلات به صورت نامشروع دست مى‏یازند .
کلام استاد محترم آقاى جواد محدّثى تحت عنوان «پشت نقاب خنده» مى‏تواند زینت بخش این مرحله آشنایى قرار گیرد. (24)
تنها کودکان نیستند که در کوچه و خیابان، «ماسک» مقوّایى به صورت مى‏زنند و چهره واقعى خود را پشتِ آن پنهان مى‏کنند.
از این نقاب‏ها فراوان است،
در اداره و بازار و محلّ کار و محلّه زندگى؛
چهره‏ها، همیشه نشان دهنده باطن نیستند.
در پشت قیافه‏هاى خندان، گاهى «غمى سنگین» خفته است،
پشت چهره‏هاى متبسّم، گاهى «عداوت»، نهفته است و «شرارت» پنهان است!
اگر نگاه انسان، «درون‏نگر» باشد،
اگر دید انسان، قدرت تشخیص ماسک و چهره اصلى را داشته باشد، «زهرخند»هاى فراوانى را در وراى این قیافه‏هاى خندان و شکوفا خواهددید.
... «از شعله‏هاى پرتب و سوزانِ آفتاب‏
در روزهاى گرم،
از سینه کویر،
بسیار دیده‏ایم که روییده، یک سراب»
پس چرا سادگى؟ ... چرا فریب خوردن از هر لبخند؟ چرا افسون شدن دربرابر یک احترام و ادب ظاهرى؟ و چشمکِ فریب؟
هیچ چیز به اندازه «صداقت» نمى‏ارزد.
هیچ گوهر، به قدر «وفا» قیمتى نیست.
امّا ... مى‏بینید که این گوهرهاى ارزنده، در «بازار معاشرت»، بسیار کمیاب‏است.
چقدر قربانیان «ساده لوحى» را مى‏شناسید که «سراب» را به جاى «آب» پنداشته، در کویر سرگردانى و فریب، زندگى خود را باخته‏اند!
وقتى «عطر ایمان» از جمعى رمیده باشد، «عفونت دروغ» جاى آن را مى‏گیرد.
گاهى بعضى اشخاص، دروغگو نیستند، بلکه «دروغ مجسّم»اند، مایه شرم انسانیّت!
در دروغ آباد بى‏ایمانى، طبیعى است که اوضاع چنان باشد که:
«نشاط و شوق زندگى، ز چهره‏ها رمیده است ...
خنده‏ها، «تصنّعى»،
سلام‏ها، ریا، فریب،
چهره‏ها، عبوس و غم‏گرفته، رنگ باخته‏
و سرگذشت تلخشان‏
که قصّه بلند و پوچ هرزگى است‏
- سر (گرفته) از سراب، جاى آب‏
و سرنوشت شرم و دردناکشان‏
- که داستان تلخ و زشت بردگى است‏
- ریشه‏ها دوانده در شراب خواب ...»
ولى ... آیا این همه چهره زندگى است؟ و چهره همه زندگى‏هاست؟ ...هرگز!
کم نیست سلام‏هایى که پیام «محبّت» است،
و نگاه‏هایى که ... پیک دوستى و صداقت است،
و دست‏هایى که با صمیمیّت به یارى دراز مى‏شود،
و حرف‏هایى که ریشه در «حق» دارد و عطر «معنى» مى‏افشاند.
اصلاً، زندگى به برکت نَفَس‏هاى پاک همین‏ها رونق دارد.
غرض آن‏که، نه هر لب که به خنده واشد، نشانه «پاک‏دلى» و «صفاى باطن» است،
و نه هر چهره متبسّم و خندان، گویاى عشق راستین و محبّت صادقانه است!
گاهى پشتِ خنده‏ها، «زهر» پنهان است.
این، همان «نیش» است که گشوده مى‏شود.
حیف است نام «لبخند» بر آن نهادن!...
محمّد(ص) همواره به روى یاران، «تبسّم» مى‏زد.
على(ع) پیوسته چهره‏اى «خندان» داشت.
امّا... ابوسفیان، نیش مى‏گشود، و پشت نقاب آن، یک دنیا «حقّه» و «کینه» و «زهر» و «نیرنگ» بود.
تا کى باید «شهد» و «شرنگ»، با هم اشتباه شود؟... تا کى؟
مرحله ششم: نگارش دریافت‏ها
امام صادق(ع) مى‏فرماید:
مَنَّ اللَّهُ على النّاسِ، بِرّهم و فاجِرِهم، بالکتابِ و الحسابِ ولولاذلک لَتَغالطُوا؛
خداوند بر تمام مردم نیکوکار و بدکار منّت گذاشت به واسطه قدرت نوشتارى و حساب‏گرى و اگر این دو نبود به اشتباه گرفتار مى‏شدند. (25)
بر دختر و پسرى که پا به مرحله آشنایى مى‏گذارند لازم است که از ابتدایى‏ترین مرحله، با تشکیل پرونده‏اى ویژه، (26) همه دریافت‏هاى عینى و شنیدارى و مطالعاتى را با توضیح لازم یادداشت کنند و آن دریافت‏ها عبارتنداز:
- نکته‏هاى مهم کتاب، مجلّه و روزنامه با ذکر مشخّصات منبع؛
- نکته‏هایى که از راه نظرخواهى و کسب تجربه و مشورت به دست مى‏آیند، با ذکر اسم مشورت شونده و زمان مشورت؛
- مشاهدات عینى از رفتار طرف مقابل خود، (27) با ذکر زمان و مکان مشاهده؛
- گفته‏هاى طرف مقابل، با ذکر اسم، تاریخ و مکان؛
- اطلاعات به دست آمده از تحقیقات میدانى.
پرونده مزبور در مرحله جمع‏بندى و استنتاج نهایى، براى تصمیم‏آخر بهترین اثر خود را خواهد گذاشت و طرفین را از تردید و بن‏بست فکرى خارج کرده و روند ازدواج را تسریع و تسهیل مى‏بخشد. علاوه براین‏که همین نوشته‏ها مى‏توانند به عنوان «خاطرات»، براى انتقال تجربه به دیگران باقى بمانند. آقاى رضا اصفهانى در زمینه ضرورت نگارش مى‏نویسد:
غالب انسان‏ها به تصور این‏که خودشان مى‏توانند آگاهى‏ها را در حافظه خود نگهدارى کنند، از یادداشت کردن آن بر روى کاغذ خوددارى مى‏نمایند... تنها عامل خوددارى از یادداشت کردن، تنبلى و غرور است. آن‏ها باید قبول کنند که ذهن آن‏ها کامپیوتر نیست و آن‏ها داراى حافظه «ابن سینا» هم نیستند... و مدتى بعد متوجّه مى‏شوند که اگر آن را یادداشت کرده بودند، به چه فواید بزرگى مى‏توانستند برسند. (28)
مرحله هفتم: خواستگارى
«خواستگارى» درخواست رسمى و قطعى ازدواج است که برحسب طبع انسانى، از سوى خانواده پسر صورت مى‏گیرد و این تصمیمى است که پسر پس از احراز آمادگى شخصى وطى مراحل پیشین آشنایى، اتخاذ مى‏کند.
در این مرحله، خانواده پسر به دیدار خانواده دختر رفته، از آن‏ها تقاضاى موافقت با پیشنهاد ازدواج مى‏کند و خانواده دختر ضمن موافقت کلّى، پاسخ قطعى و اعلان نتیجه نهایى را به آینده و پس از گذراندن مراحل بعدى موکول مى‏کند. این شیوه کاملاً با مقتضیات روانى و شخصیّتى دختر منطبق بوده و با وقار، حیا و کرامت وجودى او سازگار است و نشانه والایى مقام و ارزشمندى وجود او در زندگى اجتماعى و عظمت جایگاه و نقش او در جوامع بشرى است.
ناگفته نماند که پیش از اجراى این مرحله، لازم است به نحوى آمادگى دختر و خانواده و نیز احتمالِ موافقتِ آنان با اصل خواستگارى، احراز شود.

پی نوشت ها :
 

1. وسائل الشیعه، ج 20، کتاب النکاح، ابواب مقدمات النکاح، باب 6، ح 1.
2. اسراء (17) آیه 36، ترجمه محمدمهدى فولادوند.
3. ر.ک: پیوست، کتاب‏شناسى.
4. ر.ک: پیوست 3.
5. ر.ک: پیوست 1 و 4.
6. ر.ک: پیوست 6.
7. ر.ک: پیوست 2.
8. ر.ک: محسن ایمانى، مجله پیوند، ش 223؛ مجله راه زندگى، سال دوم، ش 21، ص 60.
9. غرر الحکم و درر الکلم، ج 2، فصل 78، ح 42.
10. علیرضا آقایوسفى، مجله پیوند، ش 219، ص 252.
11. همان جا.
12. علیرضا ملازاده، مجله راه زندگى، سال دوم، ش 21، ص 34.
13. غرر الحکم و درر الکلم، ج 1، ص 39، ح 1189.
14. خدمات متقابل اسلام و ایران، ص 24 - 25.
15. اخلاق براى همه، ج 1، ص 215؛ براى آگاهى بیش‏تر، ر.ک: مؤمنون (23) آیه‏هاى 64 و 65؛ زخرف(43) آیه 23؛ سبأ(34) آیه 34؛ اسراء(17) آیه 16 و واقعه (56) آیه‏هاى 45 و 46.
16. نهج الفصاحه، ح 2558، به نقل از اخلاق براى همه، ج 2، ص 36.
17. همان، ص 89، ح 325.
18. اخلاق براى همه، ج 1، ص 83.
19. این تمثیل از امام جمعه محترم شیراز، آیتاللَّه حائرى شیرازى در سمینار جوانان، ازدواج و خانواده در سال 1373، اقتباس شده است.
20. از همدلى تا همراهى، ج 1، ص 90.
21. مریم خزعلى، مجله پیوند، ش 217، ص 105.
22. همان جا.
23. مبانى جامعه‏شناسى، ص 180.
24. از همدلى تا همراهى، ج 1، ص 150.
25. وسائل الشیعه، ج 12، ص 245، به نقل از چهل حدیث نگارش، ص 41.
26. همانند دفتر یادداشت 100 برگ، کلاسور یا پوشه‏اى که بتواند برگه‏هاى کاغذ را نگه دارد.
27. رفتار مثبت یا منفى حایز اهمّیّت و در خور توجّه.
28. اخلاق براى همه، ج 1، ص 311-310.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » محمود ( پنج شنبه 90/12/11 :: ساعت 11:15 صبح )

»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

هر چه باید درباره قرص‌های ضد بارداری(OCP) بدانیم
آمپولهای تزریقی ضد بارداری
مقاربت منقطع
روش طبیعی بر اساس ریتم قاعدگی
دستگاه داخل رحمی یا IUD
چه کسانی اسکار سال 2012 را گرفتند؟ برگزیدگان تمامی بخشهای هشتاد
سلامت مردان ضامن امنیت خانواده و جامعه از لحظه تولد تا پیری به
چرا مردان کم حرفند؟ می خواهم موضوعی را بگویم که شاید بسیاری از خ
مردها از چه زنانی فرار می کنند زن ها بدون اینکه متوجه باشند گاهی
مردها از چه زنانی فرار می کنند زن ها بدون اینکه متوجه باشند گاهی
[عناوین آرشیوشده]


مردها از چه زنانی فرار می کنند زن ها بدون اینکه متوجه باشند گاهی[2] . مشاوره‌های قبل از ازدواج را جدی بگیرید متاسفانه بیشتر خانواده‌ه . هر مرد باید 4 زن داشته باشد! پروفسور «باهر»، جامعه شناس و بنیان . ... و نترسیم از عشق فصل، فصل عقد و ازدواج است وروزهای مبارک. اما . 10 فرمان برای سال اول ازدواج وقتی درباره تلخی‌ها و شیرینی‌های ا . آزمایش‌های ژنتیک پیش از ازدواج گفتگو با دکتر محمدتقی اکبری، رییس . ازدواج در چه سنی بهتر است؟ موضوع ازدواج جوانان از جمله مسایلی ا . افسردگی فصلی نوجوانان؛ علل و راه‌حل خیلی دلم گرفته از خیلی‌ها ح . با چه افرادی ازدواج نکنیم؟ من طی پنج سال گذشته، به بررسی و مرور . بهترین سن ازدواج گفتگو با دکتر علی احمدی ابهری، روان‌شناس . پیش‌شرط‌های ازدواج موفق گفتگو با دکتر سیما فردوسی، روانشناس خان . تأثیر مشاوره قبل از ازدواج بر بهداشت جنسی مسائل جنسی سهم بسزایی . چرا مردان کم حرفند؟ می خواهم موضوعی را بگویم که شاید بسیاری از خ . چه کسانی اسکار سال 2012 را گرفتند؟ برگزیدگان تمامی بخش‌های هشتاد . رموز ازدواج موفق آیـا تصمیم به ازدواج دارید؟ و یا آنکه در حـال . زمانی برای ازدواج نکردن! همان طور که نشانه هایی خاص آماده بودن . سلامت مردان ضامن امنیت خانواده و جامعه از لحظه تولد تا پیری به . سن مناسب ازدواج بهترین و مناسب ترین سن برای ازدواج چه زمانی است . شمارش معکوس برای خوشبختی یکماه و دو هفته پیش ازتاریخ عروسی وسو . ضرورت ازدواج آیا انسان حتماً بایدازدواج کند و اگر ازدواج نکند چه . ضرورت ازدواج نویسنده: حجت الاسلام حسین دهنوی ازدواج اقتضای طبیعت . طی دوران بلوغ دوره نوجوانی از بحرانی‌ترین دوره‌های رشد انسان اس . عروس خانم! وکیلم؟ همه چیز درباره عاقدهای مشهوری که در روزهای شعب . فواید ازدواج کردن محققان پس از سال ها تلاش به نتایجی رسیده اند . لزوم مشاوره جنسی قبل از ازدواج یکی از مسایل بسیار مهم و حیاتی پ . مراحل آشنایی پیش از ازدواج مرحله سوم: احراز آمادگى شخصى لازم ا . مراحل آشنایی پیش از ازدواج امام صادق(علیه السلام) به مردى که در . مرد زندگی ام چه کسی است؟ برای اکثر خانم ها وقتی در جلسه خواستگا .
 

>> بازدید امروز: 6
>> بازدید دیروز: 6
>> مجموع بازدیدها: 133157