زمانی برای ازدواج نکردن!
همان طور که نشانه هایی خاص آماده بودن شخص برای ازدواج وجود را به تصویر می کشند، نشانه هایی هم وجود دارند که می گویند:« هنوز زمان ازدواج تو نرسیده است!» بسیاری از افراد می توانند با نگاهی به گذشته بگویند که چرا در آن زمان آماده ازدواج نبوده اند و این آماده نبودن چگونه به جدایی آنها منجر شده است. اما چگونه باید بفهمیم که آیا به سن ازدواج رسیده ایم یا نه؟ آمادگی ازدواج برای پسران، فقط در داشتن یک کار نسبتاً مناسب و پایان یافتن تحصیل یا خدمت سربازی فرد نیست. از آن سو هم دخترخانم ها به محض پایان درس و آموختن نحوه پخت تخم مرغ نیمرو(!) آمادگی تشکیل یک زندگی مشترک موفق، پویا، عاشقانه و مقتدر و پایدار را پیدا نکرده اند.
بررسی انگیزه های ازدواج، قبل از آغاز زندگی مشترک به همه کسانی که در سنین ازدواج هستند، کمک می کند تا اشتباه نکنند. در این مقاله نه چندان بلند، به چند انگیزه نادرست برای ازدواج اشاره شده است و پرهیز از ازدواجی که به دنبال چنین عوامل و انگیزه هایی صورت بگیرد، شاید کار عاقلانه ای باشد. سعی کردیم در هر مورد به راه حل هایی نیز اشاره کنیم، راهکارهایی که شاید برای شما هم راه گشا باشند.
اگر شرایط فعلی شما به یکی از موارد این مطلب شباهت دارد و به هر حال راضی به ازدواج در این شرایط شده اید، بعد از مطالعه این مقاله حداقل می دانید که به چه ریسک بزرگی دست زده اید و لااقل با چشم بازتری وارد زندگی مشترک خواهید شد. حالا این شما و این چند انگیزه غلط و ویرانگر برای ازدواج:
1- برای فرار از یک خانواده فقیر، آشفته یا شوربخت:
راهکار پیشنهادی: به جای ازدواج، به تحصیل در جایی دور از خانه یا کار کردن در شهر دیگر بپردازید. روی ساختن یک شخصیت مستقل و روانی سالم در وجود خودتان متمرکز شوید تا در آینده بتوانید یک زندگی سالم و سعادتمند داشته باشید. هرچه خانواده شما ناهنجارتر باشد، به کوشش بیشتری نیاز دارید تا اشتباه والدین خود را تکرار نکنید.
2- هنگامی که بسیار جوان و ناپخته هستید:
راهکار پیشنهادی: از دوران نوجوانی خود لذت ببرید و تا زمانی که به بلوغ فکری لازم نرسیده اید و سن تان بالاتر نرفته است، به ازدواج نیندیشید.
3- وقتی در معاشرت با جنس مخالف بی تجربه هستید:
راهکار پیشنهادی: معاشرت های ساده و دوستانه با جنس مخالف به شما کمک می کند تا تیپ های مختلفی از افراد را بشناسید و به نیازها و خواسته های خود از شریک زندگی بیشتر پی ببرید و افراد سازگار با خود را از افراد ناسالم و ناسازگار تشخیص دهید. البته این رابطه حتماً باید در چهارچوب عرف و فرهنگ اسلامی ما باشد و گرنه به جاده گمراهی و تباهی گام گذاشته و از چاله به چاه افتاده اید!
4- زمانی که هنوز خود کفا نشده اید:
هنگامی که تازه فارغ التحصیل شده اید، هرگز خودکفا نبوده اید و به عنوان یک آدم مجرد روی پای خو نایستاده اید، هیچ شغل یا درآمد مشخصی ندارید، از تنها ماندن می ترسید و دوستان تان دارند به سراغ زندگی خود می روند.
راهکار پیشنهادی: به جای ازدواج، تحصیلات و تخصص خود را کامل کنید. حرفه ای را انتخاب کنید که قابلیت های متعددی داشته و بتواند شما و خانواده تان را برای همه عمر حمایت کند. به عنوان یک فرد مجرد( حتی در خانه والدین) بیاموزید که مسؤولیت زندگی خود را برعهده بگیرید، صورتحساب ها را پرداخت کنید، پس انداز کنید و زندگی متعادلی داشته باشید. بیاموزید که بدون احساس بی کسی، تنها بمانید و در عالم تجرد شاد باشید.
5- اگر قصد دارید حسادت کسی را برانگیزید:
هرگز خود را درگیر چنین ازدواجی نکنید! به جای آن به مطالعه کتاب های روان شناسی یا مشورت با روانکاو بپرازید و تا زمانی که به بلوغ فکری نرسیده اید، با هیچ کس ازدواج نکنید. شما باید رفتارهای بزرگسالان را فرا بگیرید و بتوانید با مهارت، از صدمه دیدن خود جلوگیری کنید. از طریق مشاوره یا شرکت در کلاس های مربوطه، بیاموزید که به جای رفتارهای شدید و خصمانه، مشکلات را به طور دوستانه و با گفتگو حل کنید.
6- برای به دست آوردن عزت نفس:
راهکار پیشنهادی: با مشاوره و مطالعه روان شناسی، با افکار مثبت، عزت نفس خود را افزایش دهید. تا زمانی که از خودتان مطمئن نشده و با خود روراست و راحت نیستید، ازدواج نکنید. در آن زمان هم کسی را انتخاب کنید که با شما سازگار باشد و شما از روی کمبود عاطفی به دنبالش نرفته باشید.
7- چون همه همسالان اطراف تان ازدواج کرده اند:
راهکار پیشنهادی: با مطالعه و مشاوره به بلوغ بیشتری دست یابید و تا زمانی که شخص مناسب و مورد علاقه خود را پیدا نکرده اید ازدواج نکنید.
8- وقتی درگیر یک رابطه قدیمی اما بی سرانجام هستید:
ازدواج با کسی که با او آشنا هستید و با وجودی که رابطه شما خسته کننده و فاقد جذابیت است، به دلیل بالا رفتن سن یا این که تصور می کنید شخص مناسب تری پیدا نمی کنید، به زندگی مشترک فکر می کنید.
راهکار پیشنهادی: با یک فرد آگاه و دنیادیده یا یک روانکاو مشورت کنید و ماجرای خودتان را برایش تعریف کنید تا بدانید واقعاً تا چه حد با این شخص سازگار هستید. تا زمانی که کاملاً از توافق بینابین و امکان ایجاد یک ازدواج موفق مطمئن نشده اید، ازدواج نکنید. اگر شخصی که در زندگی شما وجود دارد چندان با شما سازگاری ندارد، وقت هیچ کدام تان را تلف نکنید و به دنبال شخصی مناسب باشید.
9- اگر هنوز نامزدتان را نشناخته اید:
اگر در زمان کافی با یکدیگر نگذرانده اید و نمی دانید که با هم توافق دارید یا خیر. اگر شخص مورد نظر، زمان کافی برای پرداختن به این رابطه ندارد و آن را در اولویت های خود قرار نمی دهد.
راهکار پیشنهادی: موضوع را با او در میان بگذارید و ببینید که می توانید به یک توافق دو جانبه برسید یا خیر. اگر به تازگی با شخصی آشنا شده اید، مدتی به خودتان زمان بدهید تا یکدیگر را بشناسید. اگر این شخص از شما دور است و شما بیشتر از نامه، تلفن و ایمیل استفاده می کنید، تا زمانی که یکدیگر را از نزدیک نشناخته اید و این رابطه محکم نشده است، تن به ازدواج ندهید.
10- هنگامی که مدت زیادی از جدایی یا بیوه شدن یکی یا هر دوی شما نگذشته است:
راهکار پیشنهادی: به جای عجله در ازدواج، بیشتر با یکدیگر معاشرت کنید و درک کنید که به خاطر شرایط خاص احساسی خودتان یا طرف مقابل، این آشنایی ممکن است در هر لحظه به پایان برسد، زیرا هنگامی که رنج جدایی از شریک قبلی التیام یافت، هریک از شما ممکن است متوجه ناهماهنگی ها و ناسازگاری هایی شوید که دیگر تمایلی به ادامه رابطه نداشته باشید.
11- اگر یک نفر یا هر دوی شما از مشکلات حاد روانی یا شخصیتی رنج می برید:
راهکار پیشنهادی: با یک روان شناس به درمان خود بپردازید و اگر طرف مقابل شما مشکل دارد، با او نزد مشاور خانواده یا روانکاو بروید و بر قضاوت این افراد مبنی بر امکان پذیر بودن رابطه، اعتماد کنید. اگر شخص مورد نظر شما اعتیاد دارد، انگیزه ای برای درمان شدن ندارد یا سوء استفاده گر است، به کمک روانکاو یا مشاور به سرعت به این رابطه خاتمه دهید. جان و آبروی تان را بردارید و فرار کنید.
12- تمایل به خشونت:
اگر یک یا هر دوی شما به رفتارهای خشن تمایل دارید یا دارای سابقه خشونت جسمی، جنسی یا کودک آزاری هستید.
راهکار پیشنهادی: چنانچه این سابقه و تمایل در خود شما وجود دارد، به سرعت به دنبال درمان خود باشید و درباره این تمایلات خود برای او بگویید تا درمان شما را در اولویت قرار دهد و اگر این شما هستید که قربانی خشونت شده اید هم باید برای کمک به خود با یک روان پزشک مشورت کنید و تا زمانی که بتوانید از سلطه شریک خشونت طلب خود آزاد شوید، تحت درمان و احتمالاً مراقبت مراجع قانونی باقی بمانید.
منبع: کوچه ما، شماره 9.
ازدواج در چه سنی بهتر است؟
موضوع ازدواج جوانان از جمله مسایلی است که در سالهای اخیر ذهن بسیاری از خانوادهها را به خود مشغول کرده است و از دغدغههای اصلی آنان به شمار میآید. مشکلات موجود بر سر راه تشکیل خانواده اعم از مشکلات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، عدم ثبات زندگی مشترک، تنگناهای پس از ازدواج و بسیاری مسایل دیگر موجب کنارهگیری جوانان از ازدواج و بالا رفتن تدریجی سن ازدواج شده است. افزایش سن ازدواج در خانوادههای ایرانی با توجه به اعتقادات خانوادهها به مسایل شرعی نگرانیهایی را ایجاد کرده است که میتواند در آینده خطرساز باشد. همین مساله باعث شده است که مسوولان و دستاندرکاران به فکر بیفتند و راهکارهایی برای کاهش عوارض بالا رفتن سن ازدواج مطرح کنند. از طرحهایی که توسط برخی از مسوولان ارایه شده است، بحث کاهش سن ازدواج است که این روزها به دلیل برخی اظهارنظرها بحث آن همچنان داغ است. برای بررسی این موضوع دیدگاه چند تن از صاحبنظران و متخصصان امر را جویا شدیم که در ادامه میخوانید.
«سن بلوغ فیزیولوژیک در دختران حدود 12 سالگی است که البته 4 تا 5 سال زمان لازم است تا این بلوغ کامل شود.» دکتر طاهره افتخار، متخصص زنان و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران صحبتهای خود را با این جمله آغاز میکند و در ادامه میگوید: «به این ترتیب سن بلوغ فیزیولوژیک در دختران بین 16 تا 17 سال است. این حرف به آن معنا نیست که فرد از لحاظ فکری و اجتماعی نیز به بلوغ رسیده است.
ازدواج را به افراد زیر 18 سال توصیه نمیکنیم
دکتر افتخار معتقد است که برای باردار شدن بلوغ فیزیولوژیک مهم است و آنچه باید درباره بحث ازدواج مورد توجه قرار گیرد، بلوغ فکری است ولی در کل، ما سن زیر 18 سال را برای ازدواج توصیه نمیکنیم زیرا زایمان در سنین پایینتر از 18 سال برای مادر و نوزاد مضر و خطرناک است.» این متخصص بیماریهای زنان همچنین مسایل جنسی را غریزی و اجتنابناپذیر میداند و اعتقاد دارد این نیاز باید ارضا شود و بهترین راه برای این کار ازدواج است. وی دراین مورد میگوید: «ازدواج برای دختر و پسری که از لحاظ فرهنگی به بلوغ رسیده و میتوانند بارداری را به تعویق بیندازند، بسیار مفید خواهد بود. در واقع عقب افتادن ازدواج به خصوص در سنین بالای 30 سال موجب فسادهای گوناگونی میشود که ازدواج به موقع میتواند مانند واکسنی در برابر عوامل خطرساز عمل کند.»
زود ازدواج کنید اما زود بچهدار نشوید
دکتر سیدعلیرضا مرندی رئیس فرهنگستان علوم پزشکی و وزیر اسبق بهداشت و عضو کمیسیون بهداشت مجلس نیز نظری مشابه در این زمینه دارد. دکتر مرندی میگوید: «افراد زمانی برای ازدواج آماده خواهند بود که از لحاظ بلوغ جسمی، فکری و اجتماعی به بلوغ رسیده باشند. افراد باید در اولین سن ممکن که توانایی پیدا میکنند ازدواج کنند.» وی همچنین به افزایش سن ازدواج در جوانان اشاره میکند و میافزاید: «این مساله باعث شده است که جوانان زمانی تن به ازدواج دهند که یک دهه از عمر خود را از دست دادهاند. با افزایش سن شخصیت افراد شکل گرفتهتر میشود و علاوه بر فروکش کردن شور و اشتیاق در آنها، قدرت سازگاری آنان نیز کاهش مییابد.» البته دکتر مرندی نیز این مساله را یادآوری میکند که ازدواج در سنین پایین به معنای باردار شدن در این سنین نیست و زوجین میتوانند این کار را به تعویق بیندازند.
ازدواج موقت مشکلی را حل نمیکند
از سوی دیگر دکتر غلامحسین قائدی، روانپزشک، عضو هیات علمی گروه روانپزشکی دانشگاه شاهد و همچنین عضو گروه پژوهشی خانواده و سلامت جنسی آن چنان بر کاهش سن ازدواج جوانان تاکید نمیکند. وی معتقد است: «متوسط سن ازدواج در کشور در دختران 18 تا 25 سال و این سن در پسران 25 تا 35 سال است و مهمترین علت تفاوت در سن ازدواج در نقاط مختلف تفاوتهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و اقتصادی است.» دکتر قائدی میگوید: «برای ازدواج دو جنبه بسیار اهمیت دارد؛ جنبه فیزیولوژیک و جنبه روانی. در این قضیه نمیتوان کاهش سن ازدواج را یک مساله تکعاملی دانست و عوامل مهمی در آن تاثیرگذار هستند.» وی در این مورد میافزاید: «طرحهایی مانند ازدواج موقت مشکل عمدهای را حل نمیکند.
کاهش سن ازدواج نیز به تنهایی مثمرثمر نخواهد بود. در اختیار قرار دادن تسهیلات برای ازدواج نیز چارهساز نیست زیرا این مسایل پس از ازدواج کنار گذاشته میشوند و زوج جوان با مشکلات بزرگتری دست به گریبان میمانند.» دکتر قائدی خاطرنشان میکند: «به ازدواج نباید تنها بهعنوان ارضای نیازهای جنسی نگاه شود و برخی اطلاعات، مهارتها و آموزشها باید در سنین پیش از ازدواج وجود داشته باشد که جوانان با آگاهی با مساله ازدواج روبهرو شوند.» دکتر افتخار نیز مساله آموزش را در ازدواج بسیار مهم میداند و میافزاید: «آنچه موجب بالا رفتن سن ازدواج و فرار جوانان از این کار شده این است که آنها آموزش لازم برای مدیریت و تعامل در این مساله را نمیبینند و در عادیترین مسایل یک زندگی مشترک دچار مشکل هستند. مطالبی هم که به نام آموزش در مدارس و دانشگاهها به جوانان داده میشود کامل و کافی نیست. بسیاری از زوجهای جوان درمورد برخورد با هم، حرف زدن، مطرح کردن مشکلات و مسایلی از این قبیل آموزش نمیبینند و حتی برای بیان شفاف معضلات خود دچار ضعف هستند. این مشکلات کوچک مثل یک گلوله برف است که رفتهرفته تبدیل به یک بهمن میشود.»
دکتر مرندی در مورد بحث آموزش در مدارس اعتقاد دارد، به جای بسیاری از محفوظات بیمورد که در قالب دروس دوره تحصیل ارایه میشود، میتوان آموزشهایی در راستای رشد آگاهی اجتماعی و فرهنگی به جوانان ارایه کرد. وی میگوید: «در برخی کشورها دروس بر مبنای نیازهای اجتماعی و به خصوص سلامت جسم و روح و سلامت اجتماعی تبیین شده است. در کشور ما نیز باید آگاهی و آموزشهای لازم به افراد ارایه شود تا مشکلات آتی در این مورد به وجود نیاید.»
چه باید کرد
دکتر مرندی که خود سالهای فراوانی را در متن مدیریت سلامت بوده اعتقاد دارد ما برای اینکه بتوانیم سن ازدواج را در بین جوانان کاهش دهیم و از انحرافات و مشکلات بعدی آن جلوگیری کنیم باید اول به این کار اعتقاد داشته باشیم و آن را باور کنیم. وی میگوید: «زیرساختها در کشور ما در این مورد به صورت فراگیر فراهم نیست که قسمتی از این مساله مربوط به خانوادهها و بخشی بر عهده دولت است. باید به این مسایل به صورت کلان نگاه شود. اگر حتی ازدواج در سنین پایین هم صورت نگیرد و افزایش سن ازدواج به صورت یک معضل مطرح نشود، باید آموزشهایی در این زمینه در دوران تحصیل دانشآموزی و دانشجویی وجود داشته باشد.» دکتر مرندی میافزاید: «امروز ازدواج یک مساله فراموش شده است و ما کاری به طور جدی برای آن انجام ندادهایم. ما به صورت مقطعی و سلیقهای عمل میکنیم و این در همه موارد به ما لطمه وارد میکند.»
دکتر افتخار در این مورد میگوید: «بیشتر مشکلات به وجود آمده ما در امر ازدواج جنبه فرهنگی دارد. اگر چه ممکن است که در سنین مدرسه موارد معدودی از ازدواجهای موفق وجود داشته باشد ولی در حال حاضر در سنین مدارس شخصیت فرد نمیتواند کامل شده باشد و مشخص نیست که انتخابهای افراد در این سنین به صورت منطقی انجام شده باشد.» وی میافزاید: «وقتی فرد تصویر درستی از ازدواج ندارد نمیتواند به طور منطقی پا به این عرصه بگذارد.» دکتر قائدی نیز در بخش پایانی صحبتهای خود به عدم مهارتهای لازم در سنین پایین در افراد اشاره میکند و میگوید: «وقتی که ما بخواهیم با وسیله نقلیه در خیابان رانندگی کنیم، از ما گواهینامه رانندگی میخواهند. اما آیا در مورد آمادگی برای ازدواج کسی از ما گواهینامه خواسته است؟! باید سعی کنیم مهارتها را برای این کار بالا ببریم که اگر این اتفاق نیفتد در آینده دچار مشکلات فراوانی خواهیم شد.»
مرد زندگی ام چه کسی است؟
برای اکثر خانم ها وقتی در جلسه خواستگاری در مرحله اول آشنایی با مرد آینده شان قرار می گیرند، یک سؤال خیلی مهم است:آیا این مرد زندگی من است؟ آیا رابطه ما تا همیشه دوام خواهد یافت؟ این گونه سؤالات همیشه در ذهن نهفته می مانند و اغلب پاسخ روشنی برای آنها وجود ندارد. اما در این مطلب سعی بر آن داشته ایم تا با طرح چند پیشنهاد به شما کمک کنیم که آیا مرد زندگی تان را یافته اید یا نه؟
*آیا نیازها و خواسته های مشابهی دارید؟
برای آن که نظر مرد مورد نظرتان را بدانید، بحث را به جایی بکشانید تا او از طرح ها و پروژه هایش صحبت کند. آن گاه با یک قیاس ساده می توانید ارزیابی کنید که آیا پروژه های او با پروژه های شما همخوانی دارد یا نه. اگر در این مرحله متوجه شدید که دنیای او با دنیای شما فاصله زیادی دارد و به جای کلمه ما، از من یا تو استفاده می کند، احساس خطر کنید! این سری اختلاف با گذر زمان می تواند مشکل ساز شود.
*آیا تصمیمش برای ازدواج جدی است؟
اگر شما قرار باشد مابقی عمر را در کنار مرد مورد نظرتان سپری کنید، بررسی این مورد ضروری امری اجتناب ناپذیر است. اگر در برخوردهای خود با او متوجه شدید که سعی در فریفتن و اغوا کردن دیگران دارد، سعی کنید علایق و نیازهای تان را پیش خود نگه داشته و هرگز آنها را بروز ندهید. چنین روحیه ای در مردان در آینده مشکلات جدی به بار می آورد. فراموش نکنید رابطه ای پایدار می ماند که در آن مردان عشق لایزالی را فقط برای طرف مقابل شان (شما) بخواهند.
*می تواند پدر فرزندان باشد؟
آیا قصد دارید با به دنیا آوردن فرزندان خود، خانواده را بسط دهید؟ فکر می کنید مرد مورد نظر شما می تواند پدری مسؤول و دوست داشتنی برای فرزندان باشد؟ برای ارزیابی این موضوع، رفتار او را در مواجهه با فرزندان دوستان تان به دقت زیر نظر بگیرید.
*به آینده فکر کنید
سعی کنید 20 سال آینده در حالی که او کنار شماست، مجسم کنید. تصور کنید که گذر زمان از لحاظ جسمی و روحی در او چه تغییراتی به وجود خواهد آورد. این موضوع می تواند کمک شایانی به شما کند تا ببینید آیا واقعاً می خواهید در آینده با او باشید یا نه.
*از مردان حسود بگریزید!
پیش خودتان فکر می کنید که به رغم داشتن این رابطه، همچنان خواهان کمی آزادی هستید؟ می توانید بدون او با دوستان تان جایی روید بدون این که حسادت کند؟ به طور کلی مردان حسود اصلاح ناپذیرند! اگر شما زنی بشاش و با روحیه ای مستعد هستید، سعی کنید این موضوع را در مواجهه با او مورد بررسی قرار دهید.
*تک و تنها، فقط او؟
وقتی مرد مورد نظرتان را می بینید، آیا این حس به شما دست می دهد که هیچ کس نمی تواند جای او را در قلب شما بگیرد؟ وقتی مردان دیگری را در خیابان یا محل کار می بینید، حس می کنید که هیچ کدام از آنها نمی توانند رقیب او باشند؟ اگر این احساس را دارید، باید بدانید که نشانه فوق العاده خوبی است!
منبع:نشریه کوچه ما، شماره 14.
فواید ازدواج کردن
محققان پس از سال ها تلاش به نتایجی رسیده اند که سال ها پیش خداوند خصوصاً در قرآن به آن اشاره کرده است. موفقیت در ازدواج تنها درتامین مادیات خلاصه نمی شود بلکه باید برای رسیدن به آن تلاش کنیم. تحقیقات گویای این مطلب هستند که تمام افرد خانواده دریک زندگی مشترک سالم سعادتمند و کامل از مزایای آن بهره مند خواهند شد. همه ما می دانیم که خداوند به مزایای زندگی مشترک آگاه است و به همین دلیل بوده که زن ها و مردها را تشویق به ازدواج کرده و نتیجه این تحقیقات چیزی جز سخنان خداوند نیست.
مزایای ازدواج سالم برای اجتماع
وقتی درجامعه درصد افرادی که در یک ازدواج سالم هستند بیشتر شود، مزایا بی شماری همراه آنها با اجتماع وارد می شود:
*داشتن شهروندان سالم از نظر فیزیکی * دارا بودن شهروندان سالم از نظر احساسی * بالا رفتن درصد افراد تحصیلکرده * کاهش خشونت های خانوادگی * کاهش آمار جرم و جنایت * کاهش میان ارتکاب به جرم در نوجوانان و جوانان * کاهش میزان مهاجرت * افزایش ارزش دارایی های افراد * کاهش نیاز به خدمت مشاوره خانوادگی
مزایای ازدواج کردن برای کودکان و نوجوانان
تحقیقات نشان می دهد کودکانی که درآغوش گرم خانواده بزرگ می شوند، برتری بیشتری نسبت به سایرین دارند. از آن جمله می توان به موارد زیراشاره کرد:
* احتمال ورود آنها به مدارج بالاتر علمی بیشتر است * ازنظر آکادمیک بچه های موفق تری هستند *از نظر جسمی سالم تر هستند * از نظر عاطفی سالم تر هستند * احتمال خود کشی در آنها کمتر است * ناآرامی های کمتری را در مدرسه از خود نشان می دهند * احتمال کمتری وجود دارد که قربانی سوء استفاده جنسی شوند * کمتر از الکل و مواد مخدراستفاده می کنند * کمتر مرتکب جنایت می شوند * ارتباط بهتری با پدر و مادرخود دارند * وقتی ازدواج کردند، احتمال طلاق شان کمتر است.
مزایای ازدواج سالم برای خانم ها
تحقیقات نشان می دهد خانم هایی که در یک ازدواج سالم هستند نسبت به خانم هایی که در ازدواج ناموفق هستند، مزایای بیشتری دارند از جمله:
*ازارتباط خود راضی هستند * از نظر احساسی سالم تر هستند * از نظر مالی غنی تر هستند * کمتر قربانی خشونت سوء استفاده های جنسی یا سایر جرم ها می شوند * تلاش کمتری برای خودکشی انجام می دهند * از الکل و مواد مخدراستفاده نمی کنند * زیر خط فقر به سر نمی برند * با فرزندان خود ارتباط بهتری برقرار می کنند * از نظر جسمانی سالم تر هستند
مزایای ازدواج سالم برای مردها
تحقیقات مزایای بسیار زیادی را در مورد مردانی که در یک ازدواج سالم هستند نسبت به سایرآقایان پیدا کرده است:
* عمرطولانی، سلامت جسمانی، تامین مالی، اشتغال بلند مدت * دستمزد بالا، ریسک کمتر در رو آوردن به مواد مخدر و مشروبات الکلی * داشتن ارتباط بهتر با فرزندان * احتمال کمتر به ارتکاب به جرم و جنایت * احتمال کمتر درخودکشی.
منبع: نشریه کوچه ما، شماره12.
پاسخ:
پاسخ:
شکاک بودن paranoia یک اختلال شخصیت personality disorder است. شما فردی را می بینید که در برابر کوچک ترین کارهای شما رفتاری آشفته دارد. معمولاً هم باهوش است و موقعیت اجتماعی خوبی دارد. فکر نکنید بیماران شکاک کسانی هستند که در سطوح پایین جامعه و با چهره ای ترسناک زندگی می کنند. اتفاقاً خیلی از این بیماران تحصیلات بالایی هم دارند. ولی به علت نقایص دوران کودکی و ناامنی های عاطفی کودکی تبدیل به کسانی می شوند که دائم اشتغالات ذهنی بیخودی درباره خیانت و ترک شدن دارند. خود این افراد وارد درمان نمی شوند زیرا دکترها و درمانگران را هم همدست شبکه افراد خائن اطراف خود می دانند. از طرفی نمی شود اگر من در رابطه ام لغزشی کرده باشم و بعد هر از گاهی او که چشمش ترسیده از من سؤالاتی می کند، انگ شکاکیت بهش بزنم و خودم را خلاص کنم. شک در جایی خطرناک است که فقط براساس ذهنیت خود بی طرف، بافته می شود و شواهدی غیرمرتبط دارد. حالا سؤال این است که با این آدم می توان ادامه داد یا نه؟ کارشناس ها می گویند نه! این ریسک را نکنید.
.::مرجع کد آهنگ::.
.::دریافت کد موزیک::.